شما در انجمن های ما ثبت نام نکرده اید یا هنوز وارد نشده اید . در صورتی که عضو نیستید همین حالا ثبت نام کنید. | ![]() |
![]() |
![]() |
#1 |
کاربر فعال بخش اسلام
![]() تاریخ عضویت: Oct 2009
محل سکونت: اصفهان
نوشته ها: 4,437
Thanks: 6,853 Thanked 6,612 Times in 2,743 Posts |
![]()
بسم الله الرحمن الرحیم
پاسخ به چند پرسش بسیار مهم درباره زندگی و عملکرد حضرت علی (ع) (با استفاده از آثار شهید آیت الله مرتضی مطهری) - راز محبوبیت جهانی امیرالمؤمنین علی (ع) چیست؟ پاسخ: استاد شهید مطهری در کتاب ارزنده "جاذبه و دافعه علی (ع)" در پایان بخش اول کتاب -نیروی جاذبه علی (ع)-، همین پرسش را تحت عنوان "رمز جاذبه على" مطرح کرده و پرسیده است که "سبب دوستى و محبت على در دلها چيست؟" استاد با یادآوری این مطلب که "رمز محبت را هنوز كسى كشف نكرده است؛ يعنى نمىتوان آن را فرموله كرد و گفت اگر چنين شد چنان مىشود و اگر چنان شد چنين، ولى البته رمزى دارد."؛ افزوده است که "چيزى در محبوب هست كه براى محب از نظر زيبايى خيره كننده است و او را به سوى خود مىكشد. جاذبه و محبت در درجات بالا «عشق» ناميده مىشود. على محبوب دلها و معشوق انسانهاست، چرا؟ و در چه جهت؟ فوق العادگى على در چيست كه عشقها را برانگيخته و دلها را به خود شيفته ساخته و رنگ حيات جاودانى گرفته است و براى هميشه زنده است؟ چرا دلها همه خود را با او آشنا مىبينند؟ ...". استاد نخست چند پاسخ (ویژگیهای جسمی، حسّ قهرمان دوستی، صفات اخلاقی و انسانی مانند شجاعت و فداکاری و عدالت و ...) را مطرح و نقد کرده است. و سرانجام نظر و پاسخ نهایی استاد شهید مطهری چنین است: "على از آن نظر محبوب است كه پيوند الهى دارد. دلهاى ما به طور ناخودآگاه در اعماق خويش با حق سر و سرّ و پيوستگى دارد، و چون على را آيت بزرگ حق و مظهر صفات حق مىيابند به او عشق مىورزند. در حقيقت پشتوانه عشق على، پيوند جانها با حضرت حقّ است كه براى هميشه در فطرتها نهاده شده، و چون فطرتها جاودانى است مهر على نيز جاودان است. نقطه هاى روشن در وجود على بسيار است اما آنچه براى هميشه او را درخشنده و تابان قرار داده است ايمان و اخلاص اوست و آن است كه به وى جذبه الهى داده است." [1] - از سویی حضرت علی (ع) به خاطر عدالتش کشته شد پس یعنی مردم عدل علی را برنتافتند و نپذیرفتند و از طرف دیگر می گویید حکومت عدل علی (ع)، اسوه ای عالی برای همه مردم جهان است و مردم در آرزوی چنین حکومتی هستند! آیا جدّاً این تناقض نیست؟! پاسخ اجمالی آن است که عموم مردم در همه زمانها عدالت طلب هستند و عدالت را دوست دارند ولی برخی از خواصّ و نخبگان، حریص و خودخواه هستند و بیش از حقّ خود می خواهند پس اکثریت قریب به اتفاق مردم صدر اسلام نیز حکومت و عدالت امیرالمؤمنین علی (ع) را پسندیدند ولیکن اقلیتی اندک که عادت به تبعیض و ویژه خواری کرده بودند و خود را برتر از مردم عادی می شمردند و سهمی بیشتر از حقّ خودشان می خواستند؛ مخالفت کردند و عدالت را نپسندیدند. توضیح بیشتر آن است که عدالت به نفع همه است و به هیچ کس ضرری نمی زند و با گسترش عدل و داد در اجتماع، حقّ هر کسی ادا می شود پس عموم مردم که به حقّ خود قانع هستند؛ از جاری شدن عدالت در جامعه راضی می شوند و هیچ زمینه و انگیزه ای برای نگرانی و ناراحتی ندارند ولی کسی که به ظلم و تبعیض و استفاده نابجا از بیت المال علاقه دارد و به آن عادت کرده و در حقیقت دنیا و زینت هایش را می پرستد؛ طبیعی است که چنین شخصی از عدالت بیزار شود و پرخاش کند و از مجریان صالح و دادگستران راستیین ناراضی شود. اگر می خواهید با برخی از ویژه خواران و خواصّ تبعیض طلب و عدالت گریز آشنا شوید؛ ببینید چه کسانی به نزاع و جنگ با امیرالمؤمنین (ع) پرداختند؟ چه کسانی بودند که شعله جنگ جمل و صفین را برافروختند؟ آری اجرای عدالت در جامعه که فرمان و رضای خداست ، عموم مردم را خوشحال می کند و کسانی را نیز خشمگین می سازد و حضرت علی (ع) برای رسیدن به قرب و رضوان الهی، رضایت مردم را بر هوا و هوس خواصّ دنیاطلب ترجیح داد. و این مطلب همان است که امیرالمؤمنین علی ع نه تنها آگاهانه و آشکارا گفته و به آن عمل کرده بلکه به عنوان یک دستورالعمل حکومتی برای مالک اشتر نیز نوشته است.[2] - روش سیاسی حضرت چه بود؟ منظور این است که چه تفاوتی بین ایشان و سیاستمداران معمولی وجود داشت؟ به نظر می رسد که نکته اصلی این است که سیاست در نزد ایشان هدف نبود چون او در هر فعالیتی رضای خدا را طلب می کرد پس تدبیر و سیاست را ابزاری برای رسیدن به هدفی والا و الهی قرار داده بود. به همین جهت سیاست او پاک و اخلاقی بود و هرگز به گناه و دروغ و فریب و رذائل اخلاقی آلوده نمی شد و همواره از وسیله های مقدس و مشروع بهره می گرفت. در یکی از کلمات امیرالمؤمنین (ع) پاسخ همین پرسش آشکارا بیان شده است: وَ اللَّهِ مَا مُعَاوِيَةُ بِأَدْهَى مِنِّي وَ لَكِنَّهُ يَغْدِرُ وَ يَفْجُرُ وَ لَوْ لَا كَرَاهِيَةُ الْغَدْرِ لَكُنْتُ مِنْ أَدْهَى النَّاسِ وَ لَكِنْ كُلُّ غُدَرَةٍ فُجَرَةٌ وَ كُلُّ فُجَرَةٍ كُفَرَةٌ وَ لِكُلِّ غَادِرٍ لِوَاءٌ يُعْرَفُ بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ اللَّهِ مَا أُسْتَغْفَلُ بِالْمَكِيدَةِ وَ لَا أُسْتَغْمَزُ بِالشَّدِيدَةِ . [3] به خدا قسم معاويه زيرك تر از من نيست، ولى او خيانت مىورزد و گناه مىكند، و اگر غدر و مكر نكوهيده نبود من از زيركترين مردمان بودم، ولى هر نيرنگى معصيت است، و هر معصيتى نوعى كفر است، و هر نيرنگ بازى را در قيامت نشانه اى است كه به آن شناخته مىشود. سوگند به خدا كه من با مكر و حيله غافلگير نمىشوم، و با شدّت و سختى ناتوان نمىگردم. همچنین گفتنی است که یکی از نکته های ارزشمندی که استاد شهید مطهری به ما آموخته است عبارت از این مسأله است که در نهج البلاغه بعضى موضوعات، به خاطر اهمیتش تکرار شده است. استاد تصریح کرده است که يكى از آن موضوعات، توضيح و دفاع از روش مخصوصى است كه على عليه السلام در سياست و اداره امر خلافت به كار مىبرد، و چون آن راه و روش و آن سياست براى غالب افراد كه خود را اهل تدبير و سياست مىدانستند غير قابل هضم بود لهذا مكرر در اطراف اين مطلب توضيحاتى داده و از آن دفاع فرموده است. استاد شهید مطهری پاسخ پرسش مذکور را چنین بیان کرده است: از همان ابتدا كه على عليه السلام زمام امور را به دست گرفت، بعضى از دوستان و علاقه مندان آن حضرت راجع به دو موضوع پيشنهادهايى داشتند و در حقيقت به سياست آن حضرت اعتراض داشتند. ولى براى آن حضرت اخلاقاً مقدور نبود كه بپذيرد. يكى تبعیض در تقسيم بيت المال بود و دیگری استفاده از سیاست به معنای تزوير و فريب و نيرنگ... همه اينها گذشته از اينكه در تاريخ ضبط شده، در سخنان خود آن حضرت منعكس و موجود است. راجع به تقسيم علىالسويه و رعايت اصل مساوات و تبعيض قائل نشدن مىفرمايد: أ تَأْمُرونّى انْ اطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْرِ فيمَنْ وُلِّيتُ عَلَيْهِ؟ وَ اللَّهِ لا اطورُ بِهِ ما سَمَرَ سَمير به من پيشنهاد مىكنيد موفقيت را از راه جور و ستم بر مردمى كه رعيت من هستند تأمين كنم؟ به خدا قسم كه تا دنيا دنياست چنين چيزى براى من ممكن نيست. لَوْ كانَ الْمالُ لى لَسَوَّيْتُ بَيْنَهُمْ فَكَيْفَ وَ انَّمَا الْمالُ مالُ اللَّه اگر اينها مال شخصى خودم مىبود و مىخواستم بر مردم تقسيم كنم تبعيضى قائل نمىشدم تا چه رسد به اينكه بيت المال است، مال خداست و ملك شخصى كسى نيست. بعد فرمود: الا وَ انَّ اعْطاءَ الْمالِ فى غَيْرِ حَقِّهِ تَبْذيرٌ وَ اسْرافٌ وَ هُوَ يَرْفَعُ صاحِبَهُ فِى الدُّنْيا وَ يَضَعُهُ فِى الآخِرَةِ وَ يُكْرِمُهُ فِى النّاسِ وَ يُهينُهُ عِنْدَ اللَّه. [4] مال را در غير مورد مصرف كردن و به غير مستحق دادن اسراف و تضييع است. اين كار، كننده خود را در دنيا بالا مىبرد اما در آخرت پايين مىآورد؛ در نزد مردم دنيا و اهل طمع، عزيز و محترم مىكند ولى در نزد خدا خوار و بىمقدار مىسازد. بعد فرمود: مالى كه به اين طرز صرف شود و به ناحق به اشخاصى داده شود در عين حال عاقبت ندارد. اينطور صرف مال كه گيرنده هم توجه دارد روى اصل خيانت صورت مىگيرد، شكر و سپاسى نمىآورد. خداوند اين آدم را از شكرگزارى و سپاسگزارى آنها محروم مىكند؛ مىگيرند و مىخورند و ممنون هم نمىشوند. اگر يك روزى اين شخص پايش بلغزد و بيفتد و احتياج به كمك آنها داشته باشد، از همه بدتر همانها خواهند بود. راجع به اين مطلب، يعنى اصل مساوات و عدم تبعيض در توزيع بيت المال داستانها هست. همين بس كه عقيل برادر بزرگتر امير المؤمنين نتوانست براى خودش سهم بيشترى برقرار كند. ... و اما راجع به قسمت دوم، يعنى به كار بردن فريب و خدعه در سياست و منحرف شدن از اصول صراحت و صداقت و وفا. اتفاقاً كسى كه در يك قسمت ديگر از دنياى اسلامى داعيه زعامت و خلافت داشت معاويه بود كه از حيله گرترين و خدعه كارترين مردم روزگار بود و از توسل به هيچ وسيله اى خوددارى نمىكرد و از همين راه هم به مقاصد شوم و پليد خود مىرسيد. روى همين جهت روش سياسى حضرت با روش سياسى معاويه در همان زمان مورد مقايسه قرار مىگرفت و بعضى كه پيشروى معاويه را در مقاصد شوم و پليدش مىديدند تأسف مىخوردند كه چرا على عليه السلام راهى را پيش گرفته كه اينجور موفقيتها در پى ندارد و بعضى اين رابه حساب دهاء و زيركى معاويه مىگذاشتند. روى اين جهت است كه مكرر على عليه السلام در اطراف روش سياسى خود توضيحاتى مىدهد و از سياست خود دفاع مىكند و مىگويد مربوط به وفور فهم و ذكاء نيست. در يك جا مىفرمايد: گمان نكنيد كه معاويه از من تيزبين تر است؛ نه، اينطور نيست، او خدعه و فجور و تبهكارى در سياست به كار مىبرد و من از آن بيزارم. هدف او يك هدف شوم و پليد است و از هر راه پليد هم شد و لو به وسيله آدمكشى و هتك نواميس و وعده و وعيدهاى دروغ و نامه دروغ به اطراف نوشتن و با غارت بردن و ارعاب كردن باشد، به سوى مقصودش مىرود. براى هدف پليد، اسباب و ابزار و طرق پليد مىشود انتخاب كرد. اما من كه به خاطر اصول عالى اسلامى و انسانى قيام به امر كرده ام و هدفم اصلاح انسانيت و مبارزه با اين زشتيها و خرابكاريهاست نمىتوانم پا روى هدف خودم بگذارم و سياستى مبنى بر ظلم و ستم و دروغپردازى پيش بگيرم. اگر نبود كه غدّارى و مكّارى و منافق گرى مبغوض خداوند است، آنوقت مىديديد كه من چه اندازه توانا هستم. من هرگز نقشه شيطانى به كار نخواهم برد. من و او در دو راه گام برمىداريم و دو هدف مختلف و متباين داريم. وقتى كه هدفها مختلف است، وسيله ها نمىتواند يكى باشد. وسيله اى كه او به كار مىبرد با هدف خود او منافات ندارد ولى با هدف من منافات دارد. پس من نمىتوانم و نبايد از آن وسيله ها استفاده كنم.[5] --------------------------------------------------------------------- [1] - مراجعه کنید به مجموعه آثار شهيد مطهرى (جاذبه و دافعه على عليه السلام)، ج16، ص: 283- 284. [2] - مراجعه کنید به نامه 53 نهج البلاغه –عهدنامه مالک اشتر- [3] - نهج البلاغه خطبه 200. [4] - نهج البلاغه، نامه 26. [5] - مجموعه آثار شهيد مطهرى (حكمتها و اندرزها(1 و 2))، ج22، ص 262- 265. --------------------------------------------------- تهیه و تنظیم: - گروه پاسخ به سوالات معاونت فرهنگی مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام *حجت الاسلام و المسلمین محمد خردمند* |
![]() |
![]() |
لینک ها | |
The Following 2 Users Say Thank You to حبیب الله* For This Useful Post: |
![]() |
آموزش قرار دادن مطلب ، نظر و فعاليت در نورآسمان
لیست کامل لینک های جالب و مفید لینکدانی نورآسمان
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
ابزارهای موضوع | جستجو در موضوع |
نحوه نمایش | |
|
|
![]() |
||||
موضوع | نویسنده موضوع | انجمن | پاسخ ها | آخرين نوشته |
مرگ 8 میلیون ایرانی توسط انگلیس ها! | hossein1 | اخبار سیاست داخلی | 10 | 19-02-2014 23:48 |
رحیم پور ازغدی:اگر کوتاه بیائیم بابت انقلاب باید غرامت پرداخت کنیم | محبّ الزهراء | مباحث سیاست داخلی | 0 | 09-02-2014 12:20 |
منزلت امیرالمؤمنین علیه السلام نسبت به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم | zahra mirmehdi | فضائل | 0 | 27-10-2013 16:12 |
امیرالمؤمنین علیه السلام، محبوبترین افراد نزد پیامبر صلی الله علیه واله وسلم | zahra mirmehdi | فضائل | 0 | 27-10-2013 16:09 |
دعوت یک مازندرانی از مولوی عبدالحمید به مذهب اهل بیت (ع) | javadkhan | پرسش و پاسخ | 0 | 21-10-2013 14:32 |
مسئولیت مطالب و نظرات مندرج در سایت بر عهده شخص ارسال کننده بوده و سایت نورآسمان هیچ گونه مسئولیتی در قبال موضوعات مطرح شده ندارد.
در صورت تمایل با رایانامه سایت به ادرس nooreaseman@chmail.ir تماس حاصل کنید.