شما در انجمن های ما ثبت نام نکرده اید یا هنوز وارد نشده اید . در صورتی که عضو نیستید همین حالا ثبت نام کنید. | ![]() |
![]() |
![]() |
#1 |
اگه نباشه جاش خالی می مونه
![]() تاریخ عضویت: Jul 2014
نوشته ها: 277
Thanks: 327 Thanked 736 Times in 233 Posts |
![]() ![]() شهیدی که بجای سرباز عراقی دور ضریح امام علی(ع) طواف داده شد یکشنبه 20 مهر 1393 دیروز یه جنازه اومد که صورتش کاملا سوخته بود و نمی شد تشخیص داد. ما هم به رسم اعراب بردیم و دور ضریح امام علی چرخوندیم در قبرستان درست رو به روی حرم امام علی دفنش کردیم. به گزارش رزمندگان شمال، "علی کاظم" از سربازان عراقی بود که در طول جنگ ایران و عراق بیش از پانصد بسیجی ایرانی را به شهادت رساند. وی در بخشی از خاطراتش میگوید:شهداء ایرانی مستجاب الدعوه هستند. آخرهای جنگ بود که تیرخوردم و خون زیادی ازم رفته بود. ایرانی ها ما را محاصره کرده بودند، چشمانم تار میدید که متوجه شدم یک ایرانی داره به سمتم می آد ، نفسم را حبس کردم تا نفهمه زنده هستم. تا من رو برگردوند ناگهان نفسم زد بیرون، تا فهمید زنده هستم جلویم نشست و من هم پیراهنم را به نشان اینکه اسیر شده ام جلویش گرفتم. دیدم عربی بلد است، بچه خوزستان بود. پرسید اسمت چیه؟ گفتم علی، علی کاظم. گفت: تو اسمت علی هست و با ما می جنگی؟! شیعه هستی؟ گفتم آره. پرسید خونت کجاست؟ گفتم: نجف... تا گفتم نجف بغض این بسیجی ترکید و در حال گریه بود که گفت کجای نجف؟ گفتم اون کوچه ای که تهش به حرم حضرت علی می خوره. دیدم داره گریه می کنه. بهم گفت: اسمت علی هست و شیعه هستی، خونت هم کنار حرم حضرت علی، عشق ما ایرانی ها است بعد داری با ما می جنگی؟؟! سرمو انداختم پایین، ولی توبه نکردم. بعد گفت: می دونی آرزوم چیه؟ گفتم: نه. گفت: آرزوم اینه که شهید بشم و به رسم شما من رو دور ضریح خوشگل علی بچرخونن و رو به روی حرم امامم دفنم کنند. پیراهنی که تو دستام بود را گرفت و پوشید، داشت اشک می ریخت که یهو گفت: برو آزادی! گفتم چرا؟ گفت چون شیعه هستی و اسمت علی هست، برو. پا شدم دویدم، دور شدم اما دیدم که هنوز نشسته و داره گریه می کنه، دویدم و از حال رفتم. چشم که باز کردم دیدم تو بیمارستان هستم. همه اقوام دورم بودند، پدرم گفت: علی کاظم، تو زنده ای؟ تعجب کردم، گفتم آره، چطور؟ گفت:ِ ما تورا دفن کردیم! تعجم بیشتر شد. ادامه داد: دیروز یه جنازه اومد که صورتش کاملا سوخته بود و نمی شد تشخیص داد اما لباس تو تنش بود و تو جیبش پلاک تو بود. ما هم به رسم اعراب بردیم و دور ضریح امام علی چرخوندیم در قبرستان درست رو به روی حرم امام علی دفنش کردیم. به شدت اشک می ریختم، همه تعجب کرده بودند. خودم را انداختم پایین تخت، سجده کردم، گفتم: خدایا من کیا را کشتم! خدایا لعنت به من. آخر هم گفتم: خدایا یعنی توبه من را قبول می کنی؟ |
![]() |
![]() |
The Following 3 Users Say Thank You to سیدعلی313 For This Useful Post: |
![]() |
#2 |
حق آب و گل داره
![]() تاریخ عضویت: Aug 2008
محل سکونت: بوشهر
نوشته ها: 1,183
Thanks: 1,300 Thanked 3,056 Times in 905 Posts |
![]() |
![]() |
![]() |
لینک ها | |
The Following 3 Users Say Thank You to مکلف For This Useful Post: |
![]() |
آموزش قرار دادن مطلب ، نظر و فعاليت در نورآسمان
لیست کامل لینک های جالب و مفید لینکدانی نورآسمان
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
ابزارهای موضوع | جستجو در موضوع |
نحوه نمایش | |
|
|
![]() |
||||
موضوع | نویسنده موضوع | انجمن | پاسخ ها | آخرين نوشته |
نقش بسیج در ایجاد تمدن اسلامی | محب المهدي (عج) | مقالات | 0 | 27-11-2013 10:25 |
بسیجی دیگر اثر ندارد؟! | محبّ الزهراء | مباحث سیاست داخلی | 0 | 21-11-2013 11:41 |
آرزوی مرگ نکنید!!! | صبح موعود | پیامبر اکرم(ص) | 0 | 03-11-2013 14:23 |
بسیجی دولتمرد و ابرقدرتی به نام ایران | محب المهدي (عج) | مقالات | 0 | 08-06-2013 09:05 |
پاپ ها در نبرد با «: عقلانيت و علم » | يادشهيد | مسیحیت | 0 | 08-02-2012 10:18 |
مسئولیت مطالب و نظرات مندرج در سایت بر عهده شخص ارسال کننده بوده و سایت نورآسمان هیچ گونه مسئولیتی در قبال موضوعات مطرح شده ندارد.
در صورت تمایل با رایانامه سایت به ادرس nooreaseman@chmail.ir تماس حاصل کنید.